10 ماهگیت مبارک دختر گلم
عزیز دلم ١ ماه بزرگتر شدی و شیرینتر و خوردنی تر .............هورااااااااااااااااااااااااااااااااا
خیلی دوست دارم و به خاطر بودنت خدارو شکر میکنم. امسال اولین عیدیه که تو پیشمون هستی عشقم..خیلی خوشحالم
داریم خودمونو برای مسافرت آماده میکنیم و چون شما هم امسال وسایل زیادی میخوای یکم کارامون زیاد شده...بالاخره خانم کوچولوی ما چندتا لباس یه عالمه اسباب بازیو و غذای جدا داره دیگه
گفتم غذا... دیگه تقریبا همه چی میخوری به جز شیرو تخم مرغ و عسل ومیوه های آلرژن
بعضی وقتا هم دوست داری از غذای ما بخوری که برنج یا نون نرم میکنمو میزارم دهنت...زیاد علاقه ای نداری خودت غذا بخوری و بیشتر با قاشق و بشقاب بازی میکنی.... عاشق میوه ای و وقتی پرتقال میدیم دستت لهش میکنی...
خوابیدنت هم بهتر شده خدارو شکر و کمتر گریه میکنی موقع خواب
حرکتت خیلی سریع شده.تا همین چند وقت پیش سینه خیز میرفتی ولی روز جمعه ١٨ اسفند مصادف با ٣٠٠ روزه گیت چهاردست و پا رفتنت شروع شد والان خیلی زود خودتو به هدف میرسونی...ازحالت نشسته به چهار دست و پا رو هم یاد گرفتی و جدیدا از حالت چهار دست و پا خودت میشینی...تاتی کردن هم خیلی دوست داری ....یه کار دیگه هم اینکه آویزون میشی به مبل و میخای چیزایی که روش هست رو برداری
یه کار بامزه هم اینکه می بریمت رو تخت و میگیم خودتو بنداز عقب وتو هم از حالت نشسته میری عقب و میخندی
وقتی سرفه میکنیم ادای سرفه در میاری
فوت میکنی..
پوه ه ه
آبه
هام
عم م م
مه مه میگی
اگه احیانا کنترل تلویزیون بیفته دستت میگیریش رو به تلویزیون و کانال عوض میکنی
دستشویی (جیش) . حمام . آشپزخونه (هام) میشناسی کجاست
عکس بابا و مامان . پرینتر . کالسکه . کریر . حوله . کفش . خرس قهوه ای . مارمولک رو میشناسی
موها و گوشهات و پوشکت هم نشون میدی
میگم موهای مامانو شونه کن با شونه میکشی به موهام و من میمیرم عشقم
وقتی یه چیزی دستت باشه بهت بگم بده به مامان میزاریش تو دستم
بابایی که از سر کار میاد ذوق میکنی و میپری بغلش و سرتو میذاری رو سینش ...انقدر خوشگل که آدم میخاد همونجا قورتت بده
دوست دارم همه زندگیم